روحانیون کرد و سیاست گروههای تروریستی

 

روحانیون کرد و سیاست گروههای تروریستی

 

رضا تورک

Riza_turk@yahoo.com

 

 

در ایران و بخصوص غرب آذربایجان مساله کرد رفته رفته خویشتن را بصورت آشکارا در مقابل ملت ترک در حال نشان دادن است و در این میان اگر تلاش برای احقاق حقوق ملی از سوی کردها را تصمیمی طبیعی بدانیم ، چشم به ناموس ملی و خاک ملتی تاریخی چون آذربایجان داشتن شان ناسیونالیسم کرد را به مسئله ای بغرنج برای ملت آذربایجان تبدیل کرده است.

مذهب اکثریت کردهای ساکن در ایران سنی است و این امر تضادی آشکار با حاکمیت ایران که اسلامیت خویش بر مبنای مذهب شیعه قرار داده است می آفریند و سبب می شود که روحانیون کرد نیز در ملی گرایی کرد نقش قابل توجهی ایفا نمایند و مساجد سنی های کرد را به کانون پرورش تروریست تبدیل نمایند.

روحانیون کرد به غلط در مساجد و مراکز تربیتی خویش به اختلاف شیعه وسنی دامن زده و نوعی نفرت از شیعه را در ذهن طلاب سنی و از طریق ایشان ملت کرد می کارند. روحانیون کرد بدون توجه به عواقب خطرناک این تبلیغات تبدیل به آلت دست گروه های تروریستی کرد شده و شاید برای خوشایند رهبران تروریست ها و برای متهم نشدن به همکاری با دولت جمهوری اسلامی در منبر ها بر علیه ترک سخن می رانند. این روحانیون با واپسگرایی آشکار سخنان عامیانه صد سال پیش رهبران مذهبی خود را تکرار می کنند که گویا، کشتن هفت شیعه (بخوانید ترک)را کلید رفتن به بهشت معرفی می نمایند و نفرت از شیعه (ترک) را امری الهی می نمایایند. این روحانیون با دستاویز سنی بودن به میان ترک های سنی نیز می آیند و سعی در آسیمیله کردن ایشان و اسکان درخاک های متعلق به آنها می کنند.با کمک های مالی وهابی ها و تشکیلات های سیاسی مبادرت به ساختن مسجد سنی ها(به واقع کردها) در محله هایی که ترک ها در آن ساکن هستند ، می نمایند.از نفوذ خویش بهره جسته با کشیدن دیوار دور قبرستان هایی که اقلیت کرد در آن ها مدفون هستند و یا تبدیل خانه های برخی از روحانیون برجسته خویش به موزه به سندسازی و حفظ اسناد حضور خویش در غرب آذربایجان مبادرت می ورزند و آلترناتیوی  مذهبی برای هرچه سریعتر تصاحب غرب آذربایجان می شوند. اگر نگاهی به تاریخ معاصر غرب آذربایجان بیندازیم در خواهیم یافت که روحانیون کرد در لحظاتی که حاکمیت ایران تضعیف می شود، فتوای جنگ علیه ترک ها را صادر می کنند. موضوع گیری های روحانیون افراطی کرد بر علیه مردم ترک غرب آذربایجان بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نمود عینی تری می باید. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی امام جمعه اشنو تحت تاثیر رهنمود های رهبران گروه های تروریستی و با سخنان غیر اسلامی  فتوای نابودی ترک های منطقه را صادر کرده بودو همین سخنان سبب تهییج کردها شده و موجب گشته بود تا انبارهای اسلحه ی خانا(پیرانشهر) و سویوق بولاق(مهاباد) را به غارت برند و ابزار یورش به سولدوز را فراهم نمایند.(باشد که تاوان این عمل خود را نیز دادند)

 نهایت این که روحانیون کرد با نفوذی که در میان اکراد دارند ، علنا سیاسیت های  تقویتی تروریسم را در خاک آذربایجان به پیش می برند و در را آفرینش کردستان بزرگ ، مذهب را چونان ابزاری به بازی می گیرند.  در این میان مسئولیت سنگینی بر دوش روحانیون روشنفکر و متجدد ترک آذربایجان می باشد که با دیالوگ های  انسان دوستانه  و با محکوم کردن سیاست های تفرقه بر اندازانه تلاش تمایند که توطئه تفرقه و جدایی بین ترک های شعیه و ترک های سنی در منطقه غرب آذربایجان را خنثی کرده و بالاتر از آن احترام به فرهنگ و رسوم  اقلیت مهاجر کرد منطقه غرب آذربایجان را که اهل سنت می باشند با منطقی  عامه پسند تبلیغ نمایند. تا فرصت سوء استفاده مذهبی را از گروه های تروریستی کرد بگیرند.